نی نی کوچولومون داره میاد😍😍😍😍😍
خبر خبر خبردار 😍😍❤❤❤❤❤😇😇😇
سلام عشق مامان .قربون شکلت برم من .پسر کوچولوی ناز من که عاشق اینه که خواهر و برادر داشته باشه خبرای خوب تو راهه 😍
مامانی مدتی هست من و بابایی و البته با اجازه و علاقه ی شما تصمیم گرفتیم برای بار دوم پدر و مادر بشیم تا شما هم تنها نمونی و ما هم دوتا فرشته تو زندگیمون باشه شایدم سه تا ، چهارتا 😉😉
خلاصه بود و بود و بود
تا اینکه یک روز صبح زود 😅
همون روزی که ۴ اسفند بود و ما گرگان بودیم و قرار بود صبح حوالی ده ، یازده بیدار شیم و راه بیفتیم به سمت شهسوار ، من با درد شدیدی در ناحیه ی شکم بیدار شدم و اونقد این درد و گرفتگی ادامه پیدا کرد تا بابایی منو برد بیمارستان و اونجا هم منو دو ساعتی تو اورژانس بستری کردن تا بررسی کنن که آپاندیس نباشه 😣یه ازمایش ادرار و خون هم گرفتن که گفتن باردار نیستی☹و بعدش با مسکن هایی ک زدن یکمی بهتر شدم و بعد ناهار حدودای ساعت ۳ راه افتادیم ب سمت شهسوار .گذشت و گذشت و رفتم پیش دکتر زنانم و ایشون برام ۱۰ اسفند آزمایش خون نوشت و گفتن تاریخ قبلی برای تشخیص بارداری اصلا مناسب نبود و من ده اسفند آزمایش دادم و مسوول اونجا گفتن بشینید تا جوابش حاضر بشه ، بعد نیم ساعت هم چون دیر کردم و باید می اومدم خونه پیش شما ، گفتم میرم و عصری میام که دکتر آزمایشگاه گفت احتمالا مثبته ولی گذاشتیم رو دستگاه تا دقیقتر نشون بده 😍😍و منم با کلی ذوق اومدم خونه .اون روز شما چون حالت خوب نبود خونه موندی و کیارش اومد پیشت موند که نری بیرون و بهت باد نخوره 🤗
اومدم خونه .غروبش بازی دربی استقلال و پرسپولیس بود ، منم ساعت ۵ پاشدم حاضر شدم و رفتم ازمایشگاه و خدا رو شکر مثبت بود .ولی خوب هنوز هفته اش پایین بود و عدد بتا هنوز کم بود ولی شبش که با خاله مرجان حرف زدم گفت مثبته و بیشتر مواظب خودت باش و استراحت کن .
نی نی مون دو هفته اش بود 😍😍
خلاصه رفتم فرقانی و شیرینی خریدم و اومدم خونه .شما و بابایی خواب بودین .وقتی بابایی بیدار شد و بهش گفتم کللللی خوشحال شد .😚😚
دیشب هم که دوباره بیبی چک زدم و خط دومش کمرنگ پیدا شد .ای جوون نی نی امون اومد مانی جونم .از حالا فقط باید دعا کنیم سالم و سلامت باشه .شما که عاشق خواهری تا اسمشو بزاری نفس😘😘و میگی اگه داداشی هم بشه دوستش دارم .اسمشم قراره بزاریم ماهور 😅😅
امیدوارم دختر یا پسر سالم و سلامت باشه و صالح .مثل تو عاقل باشه .عاشقتم مامانی .ببخش که هنوز این خبر رو بهت ندادم چون انتظارش برات خیلی طولانی میشه و هر روز میخوای بپرسی پس کی میاد 😆
نی نی ما منتظرتیم😍😍😍😍😍😍😍😍
سلام عشق مامان .قربون شکلت برم من .پسر کوچولوی ناز من که عاشق اینه که خواهر و برادر داشته باشه خبرای خوب تو راهه 😍
مامانی مدتی هست من و بابایی و البته با اجازه و علاقه ی شما تصمیم گرفتیم برای بار دوم پدر و مادر بشیم تا شما هم تنها نمونی و ما هم دوتا فرشته تو زندگیمون باشه شایدم سه تا ، چهارتا 😉😉
خلاصه بود و بود و بود
تا اینکه یک روز صبح زود 😅
همون روزی که ۴ اسفند بود و ما گرگان بودیم و قرار بود صبح حوالی ده ، یازده بیدار شیم و راه بیفتیم به سمت شهسوار ، من با درد شدیدی در ناحیه ی شکم بیدار شدم و اونقد این درد و گرفتگی ادامه پیدا کرد تا بابایی منو برد بیمارستان و اونجا هم منو دو ساعتی تو اورژانس بستری کردن تا بررسی کنن که آپاندیس نباشه 😣یه ازمایش ادرار و خون هم گرفتن که گفتن باردار نیستی☹و بعدش با مسکن هایی ک زدن یکمی بهتر شدم و بعد ناهار حدودای ساعت ۳ راه افتادیم ب سمت شهسوار .گذشت و گذشت و رفتم پیش دکتر زنانم و ایشون برام ۱۰ اسفند آزمایش خون نوشت و گفتن تاریخ قبلی برای تشخیص بارداری اصلا مناسب نبود و من ده اسفند آزمایش دادم و مسوول اونجا گفتن بشینید تا جوابش حاضر بشه ، بعد نیم ساعت هم چون دیر کردم و باید می اومدم خونه پیش شما ، گفتم میرم و عصری میام که دکتر آزمایشگاه گفت احتمالا مثبته ولی گذاشتیم رو دستگاه تا دقیقتر نشون بده 😍😍و منم با کلی ذوق اومدم خونه .اون روز شما چون حالت خوب نبود خونه موندی و کیارش اومد پیشت موند که نری بیرون و بهت باد نخوره 🤗
اومدم خونه .غروبش بازی دربی استقلال و پرسپولیس بود ، منم ساعت ۵ پاشدم حاضر شدم و رفتم ازمایشگاه و خدا رو شکر مثبت بود .ولی خوب هنوز هفته اش پایین بود و عدد بتا هنوز کم بود ولی شبش که با خاله مرجان حرف زدم گفت مثبته و بیشتر مواظب خودت باش و استراحت کن .
نی نی مون دو هفته اش بود 😍😍
خلاصه رفتم فرقانی و شیرینی خریدم و اومدم خونه .شما و بابایی خواب بودین .وقتی بابایی بیدار شد و بهش گفتم کللللی خوشحال شد .😚😚
دیشب هم که دوباره بیبی چک زدم و خط دومش کمرنگ پیدا شد .ای جوون نی نی امون اومد مانی جونم .از حالا فقط باید دعا کنیم سالم و سلامت باشه .شما که عاشق خواهری تا اسمشو بزاری نفس😘😘و میگی اگه داداشی هم بشه دوستش دارم .اسمشم قراره بزاریم ماهور 😅😅
امیدوارم دختر یا پسر سالم و سلامت باشه و صالح .مثل تو عاقل باشه .عاشقتم مامانی .ببخش که هنوز این خبر رو بهت ندادم چون انتظارش برات خیلی طولانی میشه و هر روز میخوای بپرسی پس کی میاد 😆
نی نی ما منتظرتیم😍😍😍😍😍😍😍😍
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی